Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-02@09:22:36 GMT

شناسایی قربانی جدیدخانه سیاه تهران

تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۵۱۱۵۸

شناسایی قربانی جدیدخانه سیاه تهران

«یک هفته به همراه دخترم در خانه وحشت زندانی بودم و هنوز هم با یادآوری آن روزها وحشت به جانم می‌افتد، اگر شوهرم به دادم نمی‌رسید معلوم نبود چه سرنوشت تلخی در انتظارمان بود.»این بخشی از گفته‌های زنی جوان است که فریب سعید(شکارچی دختران فراری) را خورد و در خانه وحشت زندانی شد اما با کمک شوهرش توانست از آنجا فرار کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ناطقان: به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به پرونده خانه وحشت تهران که در آن جسد دختری پیدا شده و ۲دختر فراری نیز پس از مدت‌ها زندانی بودن در آنجا نجات یافته‌اند، در جریان است و تحقیقات پلیس برای شناسایی سایر قربانیانی که در دام سعید، متهم اصلی پرونده افتاده‌اند ادامه دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که طی سال‌های گذشته دختران و زنان زیادی در خانه وحشت زندانی شده بودند که برخی از آنها موفق به فرار از آنجا شده بودند. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که افرادی که در این خانه کشته شده‌اند بیشتر از یک نفر باشند و به همین دلیل پلیس برای کشف ابعاد پنهان پرونده در حال تحقیق برای شناسایی کسانی است که در این سال‌ها در این خانه زندانی بودند.

یکی از این افراد زن جوانی بود که به‌گفته دختران نجات‌یافته از خانه وحشت به همراه دخترش از شاهرود به تهران آمده و در دام سعید گرفتار شده بود.
او چند روزی در خانه وحشت زندانی بود تا اینکه با کمک شوهرش موفق شد از آنجا فرار کند و پس از آن دیگر کسی از وی خبر نداشت. مأموران پلیس اما در جریان بررسی‌ها موفق شدند این زن را شناسایی کنند. او روز گذشته در برابر قاضی محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و از روزهایی گفت که در خانه وحشت زندانی بود.

کابوس وحشتناک
زن جوان توضیح داد: من و دختر ۴ساله‌ام فقط یک هفته زندانی سعید و خواهرش بودیم و اگر پیگیری شوهرم نبود، خدا می‌داند چه بلایی بر سر ما می‌آمد.
او ادامه داد: ‌هنوز هم از یادآوری آن روزها دست و پایم می‌لرزد و وحشت به جانم می‌افتد. دخترم هنوز به شرایط عادی برنگشته و در این مدت جرأت نکردم به هیچ‌کس حرفی بزنم. حتی الان از سایه خودم هم وحشت دارم و می‌ترسم مبادا روزی سعید و خواهرش آزاد شوند و بلایی بر سرم بیاورند. چرا که این خواهر و برادر، انسان‌های وحشتناکی هستند که با روح و روان خیلی‌ها بازی کردند و خدا می‌داند چند نفر را قربانی کرده‌اند.

سفر به تهران
زن جوان ادامه داد: چندماه قبل به همراه دختر ۴ساله‌ام از شاهرود به تهران آمدم که یکی از دوستانم را ملاقات کنم. شنیده‌ام ۲دختری که از خانه‌ وحشت نجات پیدا کرده‌اند، گفته‌اند که من با شوهرم اختلاف داشته‌ام و برای همین از شاهرود به تهران آمده بودم اما این حرف‌ها صحت ندارد. من برای دیدن دوستم آمده بودم و چون شوهرم اجازه نمی‌داد تنها سفر کنم بی‌خبر از او به تهران آمدم. وقتی رسیدم، به او زنگ زدم اما دوستم جواب تلفنم را نداد و بعد در حوالی میدان راه‌آهن با سعید آشنا شدم. او گفت پلیس است و وقتی دید جایی در تهران ندارم، پیشنهاد کرد به خانه‌اش بروم. به من اطمینان داد که خواهرش هم در خانه است و حتی برای تأیید حرف‌هایش به خواهرش زنگ زد. من تلفنی با خواهرش صحبت کردم و او با خوشرویی مرا به خانه‌اش دعوت کرد و گفت می‌توانم تا هر زمانی که بخواهم در آنجا بمانم. خواهر و برادر بازیگران ماهری بودند و با چرب‌زبانی اعتماد مرا جلب کردند به‌طوری که قبول کردم و به همراه دخترم به خانه آنها رفتم. از طرفی می‌خواستم بعد از آن با شوهرم تماس بگیرم و به او بگویم کجا هستم تا به ‌دنبالم بیاید.
وی ادامه داد: آن روز با اطمینان خاطر قدم در خانه وحشت گذاشتم غافل از اینکه چه روزهای سختی در انتظارم است. روز اول هیچ اتفاقی نیفتاد اما روز دوم سعید دخترم را تهدید و در اتاق زندانی‌اش کرد. او گاهی مرا در دستشویی زندانی می‌کرد و تا ساعت‌ها اجازه خروج و دیدن دخترم را نمی‌داد. از من فیلم تهیه کرد و خواست مقابل دوربین گوشی‌اش حرف‌های سیاسی بزنم. بعد تهدید کرد که اگر فکر فرار به سرم بزند، هر جا باشم دستگیرم کرده و با این فیلم‌ها سرنوشتم را سیاه می‌کند.
وی ادامه داد: در خانه سعید همیشه صدای چند دختر را می‌شنیدم و گاهی هم صدای گریه از داخل کمد به گوشم می‌رسید. می‌دانستم که سعید همیشه در آن کمد را قفل می‌کند و فقط خواهرش خبر داشت که کلید کجاست. یکی از روزها از میان صحبت‌های خواهر و برادر متوجه جای کلید شدم. وقتی سعید نبود، از سرکنجکاوی به سراغ کلید رفتم و در کمد را باز کردم و چشمم به دختری افتاد که در آنجا زندانی بود. صدای گریه‌های او بود که هرازگاهی به گوش می‌رسید و با دیدن این صحنه وحشت کردم و بعد از ترسم کمد را قفل کرده و کلید را سر جایش گذاشتم.

نجات در روز هفتم
این زن درباره جزئیات نجاتش از خانه وحشت گفت: از روزی که در آنجا زندانی شدم، سعید و خواهرش همه وسایلم را گرفتند. خواهر سعید با کارت عابربانک من خرید می‌کرد. پیامک‌های بانک نیز به خط شوهرم فرستاده می‌شد. او گزارش گم شدن ما را به پلیس شاهرود اعلام کرده بود. با پیامک‌هایی که به خط شوهرم فرستاده شده بود، آنها متوجه شدند که از یک سوپرمارکت در تهران خرید انجام شده است. سوپرمارکتی که در نزدیکی خانه وحشت بود. شوهرم پس از آن به تهران آمد، سوپرمارکت را پیدا کرد و با پرس و جوی فراوان به خانه سعید رسید. او یک روز به همراه مأمور به مقابل خانه وحشت آمدند و در زدند. آن روز سعید در خانه نبود و فقط خواهرش حضور داشت. او در را باز کرد و شوهرم با دیدن وی تصور کرد که او همان دوستم است که برای دیدنش به تهران آمده بودم. از طرفی من به‌خاطر ترس و وحشتی که از سعید داشتم، تمام این مدت سکوت کردم و جرأت نداشتم به کسی حرفی بزنم. حتی از دخترم هم خواسته بودم که چیزی نگوید. ما آن روز نجات پیدا کردیم اما دخترم تا مدت‌ها ترس و وحشت در وجودش بود و کابوس می‌دید. خودم هم وضعیتم بدتر از او بود تا اینکه شنیدم سعید و خواهرش دستگیر شده‌اند و چند روز بعد احضاریه پلیس به دستم رسید و در نهایت به دادسرا آمدم تا همه‌چیز را بگویم.
برچسب ها: شناسایی ، خانه وحشت ، ناطقان ، فراری ، دختران ، تهران

منبع: ناطقان

کلیدواژه: شناسایی خانه وحشت ناطقان فراری دختران تهران خانه وحشت زندانی سعید و خواهرش آن روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۵۱۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ پزشک طرحی در جاسک تکذیب شد/ علوم پزشکی: در تهران فوت کرده

طبق اعلام دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان خبر فوت دکتر «زهرا ملکی قربانی»، پزشک طرحی در جاسک، که این روزها در فضای مجازی منتشر شده، نادرست است و وی در تهران فوت کرده است.

به گزارش مهر، انتشار خبر فوت دکتر زهرا ملکی قربانی در جاسک باعث ایجاد شایعات و نگرانی‌هایی در بین رسانه‌های رسمی و غیررسمی، مردم و جامعه پزشکی شده است.

دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با صدور اطلاعیه‌ای ضمن تسلیت این ضایعه دردناک به خانواده محترم ایشان و جامعه پزشکی، فوت این پزشک طرحی در شهرستان جاسک را تکذیب می‌کند و از رسانه‌ها و سایر افراد جامعه تقاضا دارد که اخبار را از منابع موثق و معتبر دریافت کنند و از انتشار اخبار کذب و شایعات خودداری نمایند.

مرحومه دکتر زهرا ملکی قربانی پزشک طرحی در تاریخ ۳۰ دی ماه ۱۴۰۲ به دلیل مشکلات رفت و آمد و به درخواست خود، از بیمارستان جاسک به بیمارستان پارسیان منتقل و در آن‌جا مشغول به کار شد.

آخرین شیفت ایشان در بیمارستان پارسیان در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ بود و بعد از آن به تهران و نزد خانواده خود سفر کردند. و فوت ایشان در تهران اتفاق افتاده است.

هیچ گزارشی از درگیری و ضرب و جرح توسط بیمار یا همراهان بیمار در هیچیک از دو محل خدمت ایشان (جاسک و پارسیان) وجود ندارد. همچنین از زمان آغاز به کار ایشان در استان هیچ‌گونه مشکل کاری یا نارضایتی و شکایت یا درخواستی برای رفع مشکل از طرف نامبرده به دانشگاه مطرح نشده است؛ به همین دلیل فوت نامبرده هیچ گونه ارتباط کاری نمی‌تواند داشته باشد.

لازم به ذکر است که شیفت بعدی دکتر ملکی در بیمارستان پارسیان از تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ آغاز می‌شد. بنابراین، اخبار منتشر شده مبنی بر فوت ایشان در جاسک نادرست بوده و بر اساس آخرین اخبار و گزارشات فوت ایشان در تهران مورد تأیید است.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: درگذشت یک پزشک زن بیمارستان شریعتی/ مرگ یا خودکشی؟ مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی : خودکشی پزشکان به مرز هشدار رسیده

دیگر خبرها

  • مرگ پزشک طرحی در جاسک تکذیب شد/ علوم پزشکی: در تهران فوت کرده
  • بازداشت شرور وحشت آفرین در غرب تهران
  • دومین برد متوالی نساجی با ساکت/ ذوب‌آهن باز هم در خانه شکست خورد
  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن
  • سوال و جواب‌ کوتاه از محسن هاشمی درباره خواهرش! | فیلم
  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
  • تهران بیش‌ترین زندانی جرایم غیرعمد را دارد
  • اعتراف به ۴۰ فقره سرقت از انباری در شرق تهران
  • (عکس) اولین قربانی تصادف در ایران چه کسی بود؟
  • شب عید املاکی‌ها، روز سیاه مستاجرها