وحشت زنان تهرانی از مرد برقی / عجیب ترین دزدی شگردش بود+ گفتگو
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۷۷۴۲۹
خونسرد و آرام است. با همان کاپشنی که به سرقتهایش میرفت، دستگیر شده و در حیاط پلیس آگاهی ایستاده است. سرقتهای عجیبوغریبی را در کارنامه قضائیاش ثبت کرده است. شگرد خاصی را برای دستبرد به طلاهای زنان پایتخت انتخاب کرده بود. محراب با معرفی خود به عنوان مامور اداره برق وارد خانهها میشد. خانههایی که زنان تنها در آنجا حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رکنا، او به بهانه کمترکردن مصرف برق، طلاهای زنان را میگرفت. آن را مقابل کنتور قرار میداد که مثلا مصرف برق را کاهش دهد. اما سر فرصت مناسب پا به فرار میگذاشت و طلاها را با خود میبرد. مجرمی که حالا بین 150 تا 200 شاکی را در پرونده خود دارد. شاکیانی که بیشترشان با دیدن متهم، از کوره در رفتند و سعی در خالیکردن خشم خود داشتند.
خشم مالباختگان
اکثرشان به پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کردهاند. وقتی دزد طلاهایشان را میبینند، فریادزنان به طرفش میروند. عصبانیاند. از فریبی که خوردند خشم دارند. یکی از همین زنان، با گریه و فریاد ماجرای سرقت از آرایشگاهش را توضیح میدهد: «من به همراه همکارم در سالن زیبایی بودیم. اول صبح بود. ابتدا زنگ واحد را از بیرون زدند.
من آیفون را برداشتم و مردی گفت که مامور اداره برق است. من در را باز کردم. او مقابل واحد آمد و در را زد. وقتی در را باز کردم، گفت که شما هشت میلیون تومان جریمه دارید. برق واحد شما مشکل دارد و من باید از داخل آن را چک کنم. اجازه دادم بیاید داخل؛ او پس از چککردن کنتور گفت باید نوسان برق شما را کاهش دهم تا از این طریق برق کمتری مصرف کنید. وگرنه باید برق شما قطع شود.»
به خاطر اعتمادم سرزنش شدم
این زن در حالی که به شدت عصبانی است، ادامه میدهد: «به هر طریقی بود مرا فریب داد. حتی ابزار کار مثل فازمتر هم همراهش بود. او گفت طلا و مس، هرچه داری بیاور تا کنار کنتور قرار دهم. گفتم چرا؟ گفت از این طریق نوسان برق کم و جریمه شما هم صفر میشود. قبول کردم. اول گوشواره خودم را دادم. گفت این کم است.
طلای بیشتر بیاور. همکارم گردنبند و حلقهاش را داد. بعد از آن او از من خواست داخل اتاق بروم و تمام وسایل برقی را خاموش کنم. وقتی داخل اتاق شدم، او فرار کرد.»
زن دیگری درحالیکه از اعتمادش به این پسر به شدت پشیمان است، میگوید: «من به همراه پسر 14 ساله و دختر هفت سالهام در خانه بودم. این مرد آمد. گفت 14میلیون تومان بدهی برق شما است.
خیلی تعجب کردم. حتی با همسرم هم تماس گرفتم. او گفت باید بیاید داخل و کنتور را چک کند. وقتی وارد شد، با یکسری اصطلاحات مرا فریب داد. طلاهایم را گرفت و فرار کرد. همه مرا سرزنش میکنند که چرا به این مرد اعتماد کردی. نمیدانم چرا باور کردم که طلا به نوسان برق ارتباط دارد.»
طراحی نقشه عجیب در زندان
همه این زنها، ماجراهای مشابهی دارند. همگی فریب خوردند. آن هم از سوی محراب و همدستش؛ محراب از چند ماه پیش دزدیهای عجیبش را شروع کرد. زنگ در خانهها را زد. خود را مامور اداره برق معرفی کرد. هر بار وقتی میفهمید زنی در خانه تنهاست، به بهانه مصرف بیش از اندازه کنتور برق آن خانه، وارد آپارتمان میشد.
آنجا بود که شگردش را اجرا میکرد. البته بودند در این میان زنانی که در را برای این مرد باز نمیکردند و او را به خانهشان راه نمیدادند. این سارق در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای دزدیهایش را روایت میکند:
چند وقت است که سرقت میکنی؟
یادم نمیآید. چند ماهی میشود.
بیشتر از خانههای کدام مناطق سرقت میکردی؟
فرقی نداشت. گاهی بالای شهر، گاهی جنوب شهر. البته بیشتر در جنوب شهر سرقت میکردم.
چی شد که ایده این سرقت به ذهنت رسید؟
در زندان با این شگرد آشنا شدم. فکر نمیکردم بتوانم کسی را فریب دهم. ولی بیشتر قربانیها فریب میخوردند و طلاهایشان را به من میدادند.
سابقه داری؟
بله. به جرم کیفقاپی به زندان رفته بودم که با این شگرد آشنا شدم.
همدست هم داری؟
همسرم همدستم بود. البته او اصلا در سرقتها همراهم نمیآمد. وقتی در خانهای گیر میافتادم، برای جلب اعتماد بیشتر طعمهام، با همسرم تماس میگرفتم. او با صدایی مثل اوپراتور صحبت میکرد. انگار که با اداره برق تماس گرفتهام. بعد هم میگفت آنجا اداره برق است و مرا به عنوان مامور تایید میکرد.
موردی هم داشتی که در را برایت باز نکنند؟
بله. خیلی زیاد بود. وقتی زنگ میزدم در آپارتمان را باز میکردند، ولی در خانه را نه. گاهی هم متوجه میشدم که در خانه تنها نیستند، برای همین به عنوان مامور برق کنتور را چک میکردم و بدون سرقت متواری میشدم.
چطور انقدر راحت به تو اعتماد میکردند؟
اصطلاحات تخصصی به کار میبردم. با حرفهایم آنها را فریب میدادم. میگفتم طلا و مس باعث کاهش نوسان و مصرف برق میشود. اگر آن را کنار کنتور بگذارم میتوانم مصرف برق را کاهش دهم. وگرنه آنها باید جریمه زیادی بپردازند. حتی میگفتم اگر اداره متوجه این کارم شود، اخراج میشوم، اما برای اینکه شما جریمه نشوید، حاضرم این کار را برایتان انجام دهم. گاهی هم درخواست پول و رشوه میکردم تا جریمه را صفر کنم.
شهروند
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا طلاهای زنان اخبار حوادث پایتخت دزدی طلا عجیب ترین سهام عدالت قیمت خودرو کرونا قیمت فریبا نادری بازیگر بازار آزاد ساسی مانکن فال اداره برق مصرف برق خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۷۷۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درآمد ۱۵۰میلیونی مالخری وسوسهکننده است
خودت را معرفی کنمحمود ۵۴ ساله هستم.
چرا دستگیر شدی؟
به خاطر خرید اموال مسروقه از سارقان.
سابقه داری؟
بله. خودم چندبار به اتهام سرقت دستگیر شدم و حالا که سنم بالا رفته کار مالخری میکنم.
چه چیزی سرقت میکردی؟
اول از خانهها سرقت میکردم، ولی بعد از چند بار دستگیری پیشانی سفید شده بودم و پلیس خیلی زود سراغم میآمد. به همین خاطر سراغ روش دیگری رفتم و این بار از ماشینها سرقت میکردم. در خیابانهای خلوت با موتور پرسه میزدم و با دیدن ماشینی که در محل خلوت پارک کرده بود، در آن را با پیچ گوشتی باز کرده و لوازم باارزش داخل آن را سرقت میکردم. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه دوربینی تصویر مرا گرفت و به خاطر سابقهدار بودنم زود هویتم فاش شد و ماموران سراغم آمدند. آخرین بار که آزاد شدم تصمیم گرفتم سرقت را کنار بگذارم، چون بعد از چند سرقت لو میرفتم و دستگیر میشدم.
تنهایی سرقت میکردی؟
همیشه تنها بودم. همدست که داشته باشی ریسک دستگیریات بالا میرود. همیشه مجرم تک پر بودم و تنها جرائم را انجام میدادم.
دو نفری که دستگیر شدهاند از دوستانت هستند؟
خیر. آنها سارقان من هستند و برایم سرقت میکنند و پولشان را میگیرند.
کجا با سارقان آشنا شدی؟
در زندان.
چه اموالی میخریدی؟
از لوازم منزل و گوشی تلفنهمراه تا طلا و ارز سرقتی.
ماهی چقدر درآمد داری؟
بستگی دارد سارقان چقدر کار کنند و چه جنسی را سرقت کنند. ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون در ماه از راه خریدوفروش اموال سرقتی به دست میآورم.
اموال سرقتی را به چه کسی میفروختی؟
بستگی به جنس سرقتی دارد. گوشیهای آیفون و گرانقیمت را به مالخر افغان میفروختم که از کشور خارج کند. گوشی معمولی را به چند تعمیرکار که قطعاتش را خرد و استفاده کنند. لوازم منزل را به سمساریها و طلا را به یکی از دوستانم میدادم که او آنها را آب کرده و میفروخت.
چطور دستگیر شدی؟
امان از همسایه فضول. دزدانم شب قبل از دستگیری یک خانه را خالی کرده بودند و اموالش را به خانهام آوردند که همسایهای دید و شک کرد و به پلیس خبر داد و سپس ما دستگیر شدیم.
آن ۳۰۰ گوشی سرقتی در خانهات چه بود؟
فکر کردید ما هر گوشی را یکدفعه میفروشیم؟ ما گوشیها را جمع کرده و یکباره با مالخر و تعمیرکاران میفروشیم. حالا هم علاوه بر سرقت آخر که باعث دستگیری ما شد، راز گوشیها هم لو رفت.
به دزدانت چقدر پول میدادی؟
بستگی دارد چه چیزی سرقت کنند. برای هر آیفون بالای ۱۳، حدود ۷ تا۱۰میلیون. برای سکه ۱۵میلیون و برای لوازم منزل هر سرقت پنج میلیون میدادم. خودم هم با سود منطقی ۳۰ تا ۴۰ درصد اموال سرقتی را میفروختم.
پشیمان نیستی؟
ریسک دستگیری بالاست، ولی درآمد ۱۵۰میلیونی هر کسی را وسوسه میکند.
بعد از زندان چه میکنی؟
شاید آدم شوم و شاید هم دوباره همین راه را ادامه دهم.