Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: ماجرا برمی‌گشت به دو سال پیش، به وقتی که «رحیم رحمانی»، کارگر افغانستانی یکی از ساختمان‌های دزفول، بعد از تخریب ساختمان با دوستانش نشسته بودند دور سفره‌ی ناهار و هنوز لقمه‌ی اول را نخورده بودند، که ناگهان دختربچه‌ای با چشمانی وحشت‌زده از ساختمان روبه‌رو، سراسیمه بیرون زد.

همه چیز در کمتر از صدم ثانیه اتفاق افتاد و رحیم، بی‌ هیچ سبک و سنگینی دنبال دختربچه دوید اما نمی‌دانست دقایقی بعد باید با اتفاقی دست و پنجه نرم کند که ممکن است جانش را برای آن از دست بدهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردانه

رحیم اما حتی با دیدن عمق وحشت، شانه خالی نکرد و مردانه ایستاد. آن هم درست در آستانه‌ی لحظه‌ای که یک جماعت آشوب بودند و می‌توانست بگوید به منِ مهاجر غریب چه مربوط. بعد از این حادثه نیز، آرام، کم‌توقع و بی‌سروصدا و با جسمی آسیب‌دیده به وطنش بازگشت. انگار نه انگار که برای غیرهم‌وطنش آسیب دیده بود.


ترس جان

حالا بعد از دو سال و پس از ماه‌ها جست‌وجو برای یافتن نشانی‌اش، به سراغش رفتیم تا هرچند دور و دیر اما اگر قابل دانست راوی غیرتش باشیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، روایت آن روز حادثه از زبان این جوان و برادر غیور افغانستانی‌ست که گفت‌وگویش بین ایران و افغانستان و از طریق فضای مجازی رقم خورد.

سلام و عرض ادب خدمت شما. خدا کند جور و در صحت و سلامت باشید. من رحیم رحمانی هستم. ساختمان تخریب می‌کردم. جفت همان خانه، تخریب‌کار بودم. آن روز سر ناهار نشسته بودیم که یک دختر دوید بیرون. یک دختربچه. با ترس و گریه. بسیار پریشان بود.

ما هم رفتیم پی‌اش. اصلا آن موقع هیچ فکری نداشتم. اصلا حواسم به خودم نبود. ترس جانم نداشتم. باید می‌دیدم چه رخ داده که این دختربچه اینقدر وحشت به جانش نشسته.

تنهایی

می‌دویدم و نفسم سنگین شده بود. به شماره شماره افتاده بود. رفتم با ترس خانه. دیدم سه تا خانم‌اند و دو تا دختربچه. رنگ به رخشان نبود از وحشت. ما هم چهار تا بودیم. سه تا رفیق‌هایم آمدند تا درِ خانه اما داخل نشدند. نگاهشان کردم. بعد نگاه وحشت زن‌ها و دختربچه‌ها. خودم تنهایی رفتم داخل خانه.

دیدم آتش بالا گرفته. تقریبا با وسعت کم رفتم داخل. حق نداشتم بروم داخل خانه اما نتانستم جلوی خود را بگیرم. آتش را که دیدم نتانستم جلوی خود را بگیرم. انگار خواهرها و مادرم بودند، توی ولایت و حالا خانه‌ی خودمان بود که بین شعله‌ها می‌سوخت.

رفتم داخل خانه و آتش را آوردم بیرون. چون تهِ گاز، گرفته بود احتمال زیاد داشت کل خانه آتش بگیرد اما نگذاشتم آزار و اذیت به جان خواهرهایم بنشیند. آسیب به هیچ‌کس نرسید. الحمدلله. جز دست‌هایم که سوخت کسی آزاری ندید.

ایران

ایران؟ مثل وطن بود برای من و هنوز هم هست. دومین وطن. ان‌شالله اگر خواست خدا باشد دوباره می‌آیم ایران. به امید خدا. من که تا امروز بدی ندیدم. نه بدی کردم نه بدی دیدم. دست‌هایم؟ فدای سلامت خواهرها و مادر ایرانی‌ام. هر چی خواست خدا بود همین می‌شود. شکر که آن‌ها خوش‌اند. ناخوشی دست‌های من هم خوش شده است دیگر.

از ایران خیلی راضی هستیم خواهرم. از میهمان‌نوازی شما خیلی دل‌خوشیم. چون ایرانی و افغانی ندارد. همه‌ی ما الحمدلله مسلمان هستیم.

مهاجر

این‌ها را که بگویم خط می‌کنید؟ خب حقیقت، منِ مهاجر افغان فقط یک تقاضای کوچک از جمهوری اسلامی ایران دارم که حواسشان به مهاجران افغان باشد. چه سخت باشد چه راحت ما کار می‌کنیم. هر جا که بودیم برای نان حلال زحمت کشیدیم. نمیتانم بگویم همه‌مان یک طوریم، نه. خوب داریم، خراب هم داریم.

 

چه ایران، چه افغانستان و چه هر کجای دیگر، خوبی اگر دارند، بدی هم دارند ولی خواهش من این است از جمهوری اسلامی ایران که حواسشان به مهاجران افغان باشد. چون پناه آورده‌اند به این کشور اسلامی. چون خیلی آزار و اذیت دیده‌اند در عمرهایشان.

دست شما هم درد نکند خواهر. من هر کاری کردم برای نجات هم‌وطنم بود. ایران وطن دوم من است. جایی که در آن توانستم بلند لبخند بزنم، آن هم بعد از زخم‌های کاری!

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: افغانستانی آتش وطن ایرانی نجات غیرت کمک مهاجر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۴۲۲۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روز کارگر ۱۴۰۳ چه روزی است؟ / تاریخ دقیق روز کارگر در سال ۱۴۰۳

روز کارگر مانند همه کشور‌های دیگر در ایران هم برگزار می‌شود و در این روز از زحمات این قشر مهم قدردانی می‌شود. روز ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر در تقویم کشورمان است که در تقویم ۱۴۰۳ به دلیل کبیسه بودنش این روز مصادف با ۱۲ اردیبهشت است.

در واقع، هر ساله ۱۱ اردیبهشت برابر با روز کارگر در ایران بوده است، اما به دلیل کبیسه بودن سال ۱۴۰۳ امسال روز کارگر برابر با ۱۲ اردیبهشت می‌باشد.

چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ تاریخ روز کارگر در تقویم هجری شمسی است.

tags # تقویم سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • امید نورافکن: هر استوری می‌گذارم، به چیز های دیگر نسبت می‌دهند اما قصدی نداشتم / فیلم
  • روایت ۲۰۰۰ نفری که بعد از چند دهه صاحب «آب» شدند
  • ویدیو/ روزی که فوتسال ایران سوم دنیا شد
  • روز کارگر ۱۴۰۳ چه روزی است؟ / تاریخ دقیق روز کارگر در سال ۱۴۰۳
  • رد پای رشد قیمت اجاره خانه در پرند/ انتظارات تورمی قیمت مسکن در شهرهای حاشیه تهران را افزایش داد
  • وحشت بلومبرگ از قدرت ائتلاف‌سازی ایران
  • تشکر خانواده شهید الداغی از وحید شمسایی
  • ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس + فیلم
  • روایت عجیب از تلاش‌ها برای تعطیلی خانه امن زنان | درها را قفل کردیم، دخترها در آشپزخانه جمع شده و گریه می‌کردند!
  • مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت