وحشت اف بی آی از تهدیدهای راست های افراطی
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۴۳۰۳۷
تفتیش خانه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق امریکا که به تأیید روز گذشته اف بی آی، حاوی اسناد فوقمحرمانه دولتی بوده، باعث نگرانی کارکنان افبیآی درباره سلامتی خود و خانوادهشان شده است.
روزنامه ایران: این نگرانیها بعد از آن بالا گرفت که مردی که گفته میشود از اعضای گروه راست افراطی پسران مغرور بوده، به دفتر پلیس فدرال امریکا در سینسیناتی حمله کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش سایت رادیو ملی امریکا، از زمان یورش هفته پیش افبیآی به مارالاگو، کارشناسان گروههای راست افراطی در امریکا بعد از تأکید حامیان ترامپ در فضای مجازی به اینکه در وضعیت «جنگ داخلی» قرار دارند، زنگ خطر را در مورد تشدید فعالیتهای این گروهها به صدا درآوردند. این هشدارها پس از آن داده شد که مردی به اسم ریکی والتر شیفر 42 ساله که کهنه سرباز جنگ امریکا در عراق است، سلاح به دست گرفت و به دفتر افبیآی در سینسیناتی حمله کرد. با این حال تهدیدها علیه افبیآی به همین جا ختم نشد و پس از آن اسامی دو نفر از مأموران افبیآی که در یورش به عمارت مارالاگو حضور داشتند، در فضای مجازی منتشر شد که همین مسأله، نگرانی این دو مأمور را درباره تهدیدات جانی احتمالی علیه خود و خانوادهشان برانگیخت.
این نگرانیها بیدلیل نیست. همانطور که هایدی بیریچ، از بنیانگذاران پروژه جهانی «مبارزه با نفرت و افراطگرایی» گفته است: «خشونتهای کنونی، واکنش حلقه راستهای افراطی به تفتیش عمارت مارالاگو است.» مشابه این نظر را الکس فریدفلد، تحلیلگر مسائل خشونت در امریکا مطرح کرده است. او گفته: «تابلوها، شعارها و... از سوی برخی گروهها درباره اینکه در جنگ داخلی هستند، نشان میدهد، آنان راستهای افراطی هستند که میخواهند از چپها انتقام بگیرند.»
بیریچ و فریدفلد هر دو فضای کنونی را مشابه فضای حمله 6 ژانویه 2021 به کنگره امریکا ارزیابی میکنند.
فضایی که خشونت از لفاظیها در شبکههای مجازی آغاز میشود. در رأس این لفاظیها که از سوی حامیان ترامپ انجام میشود، حلقه یاران ترامپ قرار دارند. یکی از آنها استیو بنن، مشاور، دوست و همراه قدیمی ترامپ است که بعد از یورش افبیآی در برنامه الکس جونز، نظریهپرداز افراطی، گفت که افبیآی «یک گشتاپوی جدید امریکایی» است.
اسناد فوقمحرمانه در مارالاگو
تهدیدها علیه افبیآی در حالی است که رسوایی دزدیدن اسناد محرمانه از کاخ سفید، هر روز ابعاد تازهتری پیدا میکند. افبیآی روز گذشته تأیید کرد که این مدارک برچسب «اسناد فوقسری» داشتند.
به گزارش سایت شبکه خبری الجزیره، این اسناد که هفته گذشته توسط افبیآی در خانه پالم بیچ دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق امریکا کشف و ضبط شد، اسناد فوقمحرمانهای بودند که هیچ شخصی حق خروج آنها از کاخ سفید را ندارد. طی این تفتیش بیسابقه در تاریخ امریکا، در مجموع یازده جعبه سند و مدرک محرمانه در خانه ترامپ کشف شد. فهرست این اقلام بعد از ظهر جمعه پس از باز کردن سند هفت صفحهای شامل حکم بازرسی از اقامتگاه ترامپ در پالم بیچ توسط قاضی، علنی شد. به گزارش دادستانی امریکا، این اسناد حاوی دادههایی است که افشای آنها میتواند «منافع ملی» ایالات متحده را در خطر قرار دهد، اما تا کنون جزئیات این اسناد را افشا نکردهاند. ترامپ که پس از انتشار این خبر و تفتیش خانهاش در شبکه اجتماعی خود بارها نسبت به آن واکنش نشان داده، دیروز نیز مدعی شد، این اسناد محرمانه نیستند. او در پیامی در شبکه اجتماعی خود با نام «تروث» نوشته است: «اول اینکه این اسناد محرمانه نیستند. دوم اینکه اصلاً لازم به ضبط چیزی نبود. آنها بدون این سیاسیکاریها هر موقع که میخواستند میتوانستند به این اسناد دسترسی پیدا کنند و لازم نبود به خانه من یورش بیاورند.» با این حال گفته میشود در میان این اسناد، مدارکی پیرامون سلاحهای هستهای نیز وجود دارد که ترامپ قویاً آن را رد کرده است. ترامپ صراحتاً از احتمال پاپوشی که افبیآی ممکن است برای او دوخته باشد، سخن گفته است. در امریکا، اسنادی که روی آنها مهر «فوقمحرمانه» میخورد، محرمانهترین اسناد دولت این کشور محسوب میشوند که قانون برای جلوگیری از افشا و عمومی کردن آنها تدابیر سخت قانونی و امنیتی در نظر گرفته است. با این وجود، ترامپ برای کاستن از فشارها علیه خود، مدعی شده اوباما نیز اسناد محرمانهای را از کاخ سفید خارج کرده است. ادعایی که آرشیو ملی امریکا آن را رد و اعلام کرد: «بر اساس قانون سوابق ریاستجمهوری امریکا، آن دسته از سوابق باراک اوباما که از حالت محرمانه خارج شده، در مکانی در شیکاگو نگهداری میشود و اسناد محرمانه او در مکانی امن در واشنگتن قرار دارند. همچنین او هیچ دسترسی به این اسناد ندارد.»
با این حال ترامپ و متحدانش با انتقاد شدید از عملکرد افبیآی و دادگستری امریکا، این اقدام را سیاسیکاری برای کنار زدن او از انتخابات پیش روی امریکا قلمداد میکنند.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: اسناد محرمانه فوق محرمانه اف بی آی اسناد فوق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۴۳۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/